اعتراف بي بي سي: 4 گروگان ايراني در سوريه تحت شكنجه هستند
شبكه چهارم بي بي سي در گزارشي با اشاره به نمايش اعترافات چهار گروگان ايراني توسط مخالفين سوريه كه ادعا شده آنها به عضويت خود در سپاه پاسداران اقرار كرده و گفته اند به عنوان تك تيرانداز ايفاي نقش مي كرده اند، پخش اين گونه مطالب را «شگرد تبليغي بي رحمانه» توصيف كرده است.
براساس گزارش بي بي سي، گروگان هاي ايراني در شرايط شكنجه و فشار روحي و براي فشار بر سوريه چنين اعترافاتي كرده اند.
هامون به نقل از کیهان:
ارزش امنیتی انتخابات مجلس برای بیگانگان و جریانهای ضد انقلاب
پدر جریان انحرافی هاشمی و خاندانش هستند/ نامه عزل مشایی محرمانه بود!
نامه ای که مقام معظم رهبري راجع به کنار گذاشتن مشایي به آقاي احمدي نژاد نوشتند؛ کاملا محرمانه بوده است ولي معلوم نيست که آقاي ابوترابي با چه توجیهی و چرا این نامه را در اختیار رسانه ها قرار داد!
"صراط"ـ فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام که ید طولایی در بیان نظرات تعجب آور دارد در مصاحبه ای پیرامون ولایت مداری احمدی نژآد گفت: "ما بايد آقاي احمدي نژاد را با روساي جمهور پيش از خودش مقايسه کنيم. آیا آقاي هاشمي رفسنجانی فردی ولايتمدار بوده و هست؟! آيا خاتمي ولايت مدار بوده است؟! منتهی باید بررسی کرد که چه دستهايي باعث ميشد که عدم تبعيت آنها از ولایت و فراقانوني حرکت کردن آنها مسکوت و پنهان بماند و همين دستها در افشاي مسائل احمدي نژاد شتاب دارند و بزرگنمايي ميکنند."
البته خانم رجبی به این نکته اشاره نکرده اند که افراد را باید با حق سنجید نه حق را با افراد! اگر بنا بر مقایسه افراد با یکدیگر بود که دیگر "ارزشی" در جامعه باقی نمی ماند چرا که در هر زمانی ارزش ها متناسب با تغییرات افراد تغییر چهره می دادند و "حق" به معنای واقعی کلمه موضوعیتی نداشت. نسبیت اخلاق یکی از اصول مهم طرفداران امانیسم است که گروهک انحرافی امروز سردمدار آن است.
وی در برابر تعجب گزارشگر در پاسخ به سوالی در مورد رسانه ای شدن نامه ای که امام خامنه ای پیرامون عزل مشایی نوشتند و پشت پرده علنی شدن آن -که ساخته و پرداخته ذهن جوانفکر بود- گفته است:
"نامه ای که مقام معظم رهبري راجع به کنار گذاشتن مشایي به آقاي احمدي نژاد نوشتند؛ کاملا محرمانه بوده است ولي معلوم نيست که آقاي ابوترابي با چه توجیهی و چرا این نامه را در اختیار رسانه ها قرار داد (!)
خدا ميداند که مقام معظم رهبري از اين مسائل با روساي جمهوري سابق هم داشتند و چطور شما ميتوانيد آقاي خاتمي را ولايت مدارتر از آقاي احمدي نژاد بدانيد؟! چطور ميتوانيد هاشمي که نقش خود و خانواده اش در فتنه ۸۸ آشکار است را ولايتمدارتر از آقای احمدی نژاد بدانيد؟! يک عدم اطاعتهايي از آنان بوده که من فکر ميکنم آقای احمدي نژاد در مقايسه با آنها بسیار بهتر عمل کرده است. بالاخره اگر آقای احمدی نژاد اين اشتباهات را انجام نميداد که امروز خیلی براي ما ارزندهتر بود، امّا متاسفانه اين اشتباهات در مقیاس کوچکتر در برهه ای از جانب ایشان اتفاق افتاد."
البته بازهم همسر الهام به این نکته شاره نکرد که با توجه به رسانه ای نشدن اینگونه موارد در دولتهای قبل ایشان چگونه از وجود چنین مکاتباتی مطلع هستند؟ و اساسا رسانه ای شدن یا نشدن ماجرای نامه رهبر معظم انقلاب پیرامون عزل مشایی چه کمکی به اصل واقعه که سکوت یک هفته ای را در بر داشت می کند؟
فاطمه رجبی در برابر پرسشی پیرامون اعتقاد اش به وجود جريان انحرافي يا جريانات انحرافي گفت:
"من قائل به جريان انحرافي ای هستم که از ابتداي انقلاب در مملکت حضور داشته و تفکر توسعه و اصلاحات با مبنای غربی را دنبال می کرده است (!) الان برخی رفتارها و جملاتي از شخص آقاي احمدي نژاد و مشایی بروز پیدا می کند که در زمان توسعه و اصلاحات نقل محافل برخی سیاسیون بود و الان آقای احمدی نژاد در حال بازگشت به عقب می باشد، به نظر خودشان مطالب جديد ميگويند ولي در حقیقت ارتجاعي به دوران آقای هاشمي رفسنجانی می باشد. پدر جريان انحرافي در حقيقت آقاي هاشمي رفسنجاني و خاندانشان هستند و ايشان تئوري ميدهند خاندانشان عمل ميکنند."
گفتنی است غلامحسین الهام در مصاحبه ای که روز گذشته ارگان دولت با خوشحالی و تعریف و تمجید از وی به چاپ رساند اظهارات مشابهب را مطرح کرده بود .
در ابتدای گفتگوی الهام با روزنامه دولت، این روزنامه در وصف وی اینچنین نوشته بود: الهام انصافاً هنوز معتدل است و منصف، ضمن آنكه انتقادات خود به دولت را خيلي شفاف مطرح ميكند اما باز هم تأكيد دارد كه مدافع و موافق دولت است و حتي به تندروي برخي دوستانش در جبهه پايداري هم كاري ندارد.!
وی در پاسخ به این سوال که "تحليل سياسي شما از مطرح شدن سؤال از رئيسجمهور در اين مقطع چيست؟"، گفته است: اينكه اينها سؤالها را مطرح كردند و ديدند پاسخ به سؤال قبل از انتخابات برايشان خوب نيست و گفتند صدايش را قبل از انتخابات در نمي آوريم تا بعد از انتخابات ببينيم چه اتفاقي ميافتد. آيا اين سؤال رأيآوري دارد براي ما يا رأيشكني دارد، لابد فكر كردند مثلاً رهبري هم وساطت بكنند و اقداماتي بكنند كه مجدداً اينها بتوانند اين هزينه را متوجه رهبري بكنند و اين منت را بر سر احمدينژاد بگذارند" (!)
الهام اضافه کرد: "ظاهراً فكر ميكنند امروز با اين چالش ميشود رأي آورد يعني اگر كسي علم مخالفت با رئيسجمهور را بلند بكند و اپوزيسيون دولت باشد، اين موضوع رأيآور است. در حالي كه بنده اين پيام را از جامعه استشمام نميكنم و اتفاقاً عكسش وجود دارد. در هر صورت بعضي كه در يك بن بست سياسي هستند خواستند كاري بكنند كه شناخته شوند."
وی روز 28 بهمن ماه هم در همایش انتخابات در دانشگاه قم، گفته بود، جریان انحرافی را مخالفان گفتمانی احمدینژاد ساختند و "دولت را متهم به همراهی با آن کردند"(!)
ترور به چه قیمت؟
یکی از دانشمندان هسته ای ایران ترور شد»، این خبری بود که کمتر از چند ساعت تیتر تمامی سایت ها و خبرگزاری های داخلی و بین المللی شد، خبری که برای چهارمین بار قلب جامعه ایرانی به خصوص جامعه نخبگان علمی کشور را به درد آورد.
مرصاد به نقل از هابیلیان: این بار نام مصطفی احمدی روشن بود که بر لوح زرین شهدای ایران اسلامی نقش بست، جوانی دانشمند و فرهیخته که برای پیشرفت و اعتلای علمی کشور قدم بر می داشت و درست در دومین سالگرد شهادت مسعود علیمحمدی، یکی دیگر از دانشمندان هسته ای کشور به دست مزدوران رژیم های سر به دامان شیطان سپرده به شهادت رسید.
قتل های سریالی در ایران به خصوص در جامعه علمی کشور خود نشانه ای از بر مدار حق بودن پیشرفت علمی جمهوری اسلامی ایران و نمادی از استیصال و درماندگی کشورهای مدعی حقوق بشر است، تا جایی که رسانه های آمریکایی و اروپایی نیز نتوانستند دست های خونین موساد و سیا را از این ترورهای کور علمی پنهان کنند و به صراحت اعلام کردند که «ترور احمدی روشن، ادامه ترورهای هدفمند دانشمندان هسته ای ایران در پنج سال گذشته است».
امروز ایران به عنوان یک قدرت علمی در منطقه شناخته می شود تا جایی که موسسه «نیوساینتیست» رشد تولید علم در ایران را یازده برابر میانگین جهانی اعلام کرد، این مسئله وزنه ای بسیار سنگین برای جمهوری اسلامی بود و از طرف دیگر تیری کور کننده برای کشورهای غربی که سال هاست سعی دارند تا الگوی جمهوری اسلامی را نزد دیگر کشورهای مسلمان ناکارآمد نشان دهند.
دستاوردهای ایران در عرصه های مختلف به خصوص در عرصه هسته ای از دید مقامات غربی ناخوشایند و نشانه ناکارآمدی تحریم های سنگین علیه ایران بود، از همین رو آنها را به فکر انداخت تا بابی دیگر برای کاهش سرعت پیشرفت هسته ای و علمی کشور باز کنند، دشمنان قسم خورده ایران اسلامی این بار به «ترور» متوسل شدند تا شاید با مرگ دانشمندان هسته ای بتوانند قبری برای برنامه هسته ای ایران فراهم آورند، اما فراموش کردند که مردم ایران قدر این شهیدان بزرگ خود را می دانند و این شهادت ها برعکس آنچه که سردمداران غربی تصور می کنند، موجب تقویت مسیر پیشرفت علمی و پیگیری اهداف و ادامه راه شهدا و کسانی که در این حوزه کار می کنند، می شود .
فشارهایی که در طول این سی و سه سال بر ایران اسلامی وارد شد، برای این بود تا اجازه ندهند یک الگو در مقابل چشم مردم مسلمان منطقه به وجود بیاید؛ زیرا سردمداران صهیونیزم جهانی می دانستند وقتی یک ملتی الگو شد، استعدادهای خفته را به حرکت درمی آورد.
آمریکا و غرب تحریم ها را بر ایران تحمیل کردند تا به خیال خودشان کشور را از لحاظ اقتصادی ضعیف کنند و به دیگران نشان دهند که اسلام باعث ارتجاع اقتصادی ملت می شود. دانشمندان را ترور کردند تا حرکت علمی را متوقف کنند و با اتهام و تهمت به اختناق و ضدیت با حقوق بشر افکار عمومی دنیا را از این الگوی اسلامی برگردانند؛ اما با وجود همه ی این تلاشها و تبلیغات گسترده ، انقلاب ایران اسلامی درخشید و مانند نوری بر قلب های خفته ملت های مسلمان تابید و آنها را از خوابی که با لالایی غرب و سردمداران دیکتاتور صفتشان بر آنها تحمیل شده بود بیدار کرد.
روحیه خودباوری و اعتماد به نفس دانشمندان و جوانان ایران اسلامی بر پیکر خاموش جوانان مسلمان سراسر جهان دمیده شد و موجب گشت تا سراسر جهان اسلام با یک پارچگی بی سابقه ای از جمود بیرون آید و با امید به آینده قدم در مسیری بگذارد که سال ها پیش توسط بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) و به دور از کوره راه های تصنعی غربی کشف شده بود و امروز با رهبری امام خامنه ای ادامه پیدا کرده است.
این بیداری عظیم در جهان اسلام و بیداری مستضعفان جهان، بر حق بودن مسیر انقلاب اسلامی ایران را در همه عرصه ها به خصوص در عرصه های علمی که غرب قرن ها مدعی زعامت آن بود را نشان می دهد و این امری است که برای طرف غربی ثقیل و سخت است، از همین رو با بدمستی به ترورهای کور دانشمندان ایران رو آورد و به خیال خود با اقدامات گلادیاتوری سعی کرد تا فرصت های جمهوری اسلامی در عرصه پیشرفت در انرژی هسته ای را بسوزانند.
سفیر آمریکا در رژیم صهیونیستی یک روز قبل از ترور شهید احمید روشن اعلام کرده بود که «برای متوقف کردن ایران دست به هر کاری می زنیم»، از این دست سخنان در ادبیات کدخدای فرتوت نظم نوین جهانی بسیار زیاد سراغ داریم، آنها سعی می کنند با این سخنان مهمل و بیهوده و ترورهای کور، در دل جوانان و دانشمندان ایران اسلامی رعب و وحشت ایجاد کنند و آنها را از مسیر دستیابی به فناوری های جدید هسته ای محروم گردانند، اما بدون شک راه برگزیده ملت آزاده ایران، راه بدون بازگشت است و اقدامات مذبوحانه و اجرای «استراتژی مهار» توسط نظام سلطه کوچکترین خللی در این مسیر افتخارآمیز ایجاد نخواهد کرد.
بنا بر گزارش های رسمی در مورد فعالیت هسته ای ایران بیش از شش هزار سانتریفیوژ در سایت »نطنز« استفاده می شود و مدتی قبل نیز نیروگاه پرقدرت »فردو« در نزدیکی قم به بهره برداری رسیده است و این امر خود نمادی دیگر از پیشرفت بر مدار عزت ملی است که خوش آیند ژنرال های پنتاگون نبوده و نخواهد بود.
ایران اسلامی در مسیر چشم اندازی حرکت می کند که رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ها پیش آن را با عنوان «سند چشم انداز بیست ساله؛ ایران ۱۴۰۴» پیش روی مسئولان و جوانان این مرز و بوم قرار دادند و امروز شهید علی محمدی، شهید شهریاری، شهید رضائی نژاد و شهید احمدی روشن سندی بر کیمیای اسلام ناب محمدی(ص) در جامعه انسانی و نمادی از بر حق بودن پیشرفت علم در جمهوری اسلامی می باشد.
اکنون نام مصطفی احمدی روشن به مانند عبیده ابن الحارث، شهید جنگ بدر در میان شهدای اسلام می درخشد و راه وی و دیگر شهدای این عرصه که با آگاهی کامل برگزیده شده، با قدرت ادامه خواهد داشت و امید است که روح این دانشمند شهید با شهدای بدر و خیبر محشور شود.
حکم فائزه هاشمی هنوز در مرحله تجدیدنظر است
رادیو اسرائیل: تفکر نامشروع بودن اسرائیل، روی یهودیان هم اثر گذاشته است
این گزارش می افزاید: «حتی یک کلمه درباره احتمال صلح با اسرائیل سخن گفته نمی شود و در برنامه های گوناگون با پخش سرودهای تحریک آمیز، از اقدامات مبارزان فلسطینی در کشتار مردم اسرائیل [!] تجلیل می شود.»
در گزارش نهاد مذکور، با ابراز نگرانی از تأثیرپذیری مهاجران یهودی از نگرش فلسطینیان، آمده است: «این تفکر تا حدودی بر یهودیان اسرائیل نیز اثرگذار بوده است.»
وب سایت رادیو اسرائیل در پایان خبر خود همراستا با سیاست رسمی رژیم اشغالگر قدس، با عباراتی توهین آمیز از شهدای مقاومت یاد کرد.
شایان ذکر است که طبق آمار رسمی منتشر شده در سال 2011، رژیم صهیونیستی با موج روزافزون مهاجرت معکوس مواجه است که یکی از عوامل اصلی آن، تشکیک شهروندان اسرائیلی در مورد مشروعیت این رژیم ارزیابی می شود.
مهاجرانی آینة آینده نمای نوری زاد و خزعلی و ...
مرصاد به نقل از جام نیوز: بعد از دوم خرداد نیز به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد در دولت خاتمی فعالیت کرد و به رغم اینکه در استیضاح مجلس پنجم رأی اعتماد گرفت در نهایت تحت تأثیر اعتراضات مردم قم و سایر نقاط ایران، به رویکرد فرهنگی وزارت ارشاد، از مقام خود استعفاء داد.
تأثیر فکری مهاجرانی بر دولت خاتمی آنقدر زیاد بود که تحلیلگران او را عمود خیمه کابینه خاتمی و نماد سیاستهای فرهنگی حاکم بر کابینه می دانستند.
روزی که بنا بود مجلس شورای اسلامی به مهاجرانی رای اعتماد دهد، محمد خاتمی از او اینگونه دفاع کرد"اباحه گری؟! آن هم انسانی که بنده در سفر و حضر با وی بوده و اهل تهجد است .. پناه می بریم بر خدا".
بعد از جریان استعفاء تا هم اکنون نیز اهالی سیاست او را به عنوان یکی از لیدرهای اصلاح طلبان می دانند.
در روزهای اخیر اخبار حکایت از آن دارد که مهاجرانی و علیرضا نوری زاده در جشنواره "الجنادریه" شرکت کرده اند و به نقل از نوری زاده، مهاجرانی در آن جا صحبت های تندی علیه نظام اسلامی ایران انجام داده است.
در یک تحلیل ابتدایی شاید بتوان حضور مهاجرانی را اینگونه توجیه کرد؛ عربستان کشوری است که سالانه تعداد زیادی از مردم و مسئولان ایران به آنجا سفر می کنند و سفر مهاجرانی به این کشور برای حضور در یک جشن ملی دچار هیچ گونه خللی نیست.
این تحلیل مبتنی بر این است که عربستان را کشوری زیارتی بدانیم ومهاجرانی را فردی با رویکرد صرفا مذهبی.
اما از آنجایی که مهاجرانی شخصی سیاسی و منتقد نظام سیاسی جمهوری اسلامی است و جشنواره "الجنادریه" هم مراسمی برای تقویت الگوی سیاسی حاکم بر عربستان می باشد به ناچار تحلیل ابتدایی ساده انگارانه خواهد بود و نیازمند یک تحلیل واقع بینانه هستیم.
تحلیل واقع بینانه مبتنی بر این پرسش است که بین فرد دموکراسی خواهی مثل مهاجرانی(آنگونه که خودش ادعا می کند) و سردمداران کشور دیکتاتوری عربستان چه هدف مشترکی وجود دارد که این دو زیر یک خیمه جمع شده اند؟ این هدف یا اهداف مشترک کاشف از چه نکاتی می تواند باشد؟
در مورد هدف مشترک باید اعتراف کرد که عربستان هیچ گاه نتوانسته عناد خود را نسبت به اندیشه سیاسی امام خمینی پنهان کند. واکنش های این کشور در قبال ایران حاکی از آن است که هیچ چیز برای آنها مهمتر از براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.
شاخصه عناد ورزی با اندیشه امام و تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران در مورد مهاجرانی نیز صدق می کند که همین هدف مشترک، موجب شده مهاجرانی به دست بوسی دیکتاتور عربستان برود.
همراهی وزیر کابینه خاتمی با نوری زاده ضدانقلاب و حضور مکررشان در شبکه دولتی BBC و ارتباط با محافل صهیونیستی می تواند مؤیدی بر این مطلب باشد.
اما برداشت هایی که از این حضور می شود عبارتند از؛
1 – مهاجرانی و همفکران او افرادی قدرت طلب هستند نه آرمان خواه و به هر نحوی می خواهند به قدرت برسند؛ شاهد بر این ادعا این است که این طیف، انتخابات ایران را که نماد دموکراسی است مخدوش اعلام می کنند ولی وقتی می بینند دستشان به جایی بند نیست برای گدایی و دریافت کمک مالی به دیکتاتور عربستان پناه می برند.
2- لابی سران جنبش سبز با دشمن تابلودار ملت ایران حاکی از آن است که تئوریسین های واقعی این جنبش در گذشته نیز وام دار بیگانگان بوده اند و هم اکنون نیز بازی گردان اصلی و صحنه گردان های واقعی جنبش موسوم به سبز همان ها هستند، که این واقعیت نوعی روسیاهی برای سران فتنه و ساکتین فتنه است.
3 – سر گذشت عبرت آموز مهاجرانی آینه آینده نمای افرادی چون محمد نوری زاد و مهدی خزعلی و.... است که از اندیشه امام رویگردان شده اند و حضور لحظه ای در شبکه BBC را بر حضور در دریای خروشان ملت ترجیح می دهند.
قتل ها كار مشترك اسرائیل و منافقین
هر چند كه تاكنون درباره قتل دانشمندان ایرانی هیچ مسئولیتی به عهده گرفته نشده است مگر ابراز رضایتمندی خودپسندانه دولت های عامل جرم خارجی، شبكه NBC چیزی دقیق تر از ماجرا ارائه می دهد. به گزارش ریچارد انگل و رابرت ونیدرم، قتل ها كار مشترك اسرائیل و یك گروه تروریستی فرقه گرا به نام مجاهدین خلق بوده است. بنابراین گزارش، در این شراكت، اسرائیل فراهم كننده كمك مالی، آموزشی و اسلحه به مجاهدین بوده است تا این گروه حملات را به انجام برساند، همان طور كه دیگر حركات خشونت آمیز را در ایران مرتكب می شود.
با تائید جزئیات داستان یا بدون تائید جزئیات داستان، این قتل ها، تروریسم هستند. ( تعریف رسمی حكومت امریكا از تروریسم، برای مقاصد گزارشی و حفظ آمار این است.« اعمال خشونت عمدی و با انگیزه سیاسی علیه اهداف غیرنظامی توسط گروه های محلی یا منطقه ای یا عوامل مخفی .») پیچ و خم اصلی این گزارش خبری استفاده اسرائیل از مجاهدین خلق است ـ اسرائیل پیش از این نیز شدیداً برای این قتل ها در مظان اتهام بود. مجاهدین گروهی است كه سابقه درازی از تروریسم دارد كه شامل قتل قربانیان امریكایی نیز می شود. از دیگر سوابق مجاهدین این است كه آن ها بازوی نیروهای امنیتی صدام حسین بوده اند و این بدین معناست كه گروه تقریباً از هیچ حمایتی در ایران برخوردار نیست. هر كسی در اسرائیل، امریكا یا هر جای دیگری به امید تغییر رژیم آبرومندانه در ایران است، باید احمق باشد كه با مجاهدین خلق همكاری كند.
حتی مهم تر از حماقت، این كار غیراخلاقی است. تروریسم، شأن مرتكب شونده را پائین می آورد كه شامل استفاده از آن در مخالفت با ایران نیز می شود. همچنین تخاصم فزاینده متقابل را شتاب می بخشد تا به شكل بسیار مخرب تری از خشونت ( یعنی جنگ ) بیانجامد. هر چند كه امریكا در قتل ها دست نداشته است، ماهیت روابطش با اسرائیل، چه واقعی و چه ادراكـــــــی ، به این معناست كه رفتارهای اسرائیل، ایالات متحده را بسیار سریع تر به سوی فاجعه می كشاند( پرزیدنت اباما چند روز پیش درباره ماندن در « رژه » همراه با اسرائیل علیه ایران اظهار نظركرد).
در میان همه این دلایل برای نگرانی و ترس و خشونت، نكته طعنه آمیزی وجود دارد. یكی از منطق هایی كه غالباً تكرار می شود تا به این حكمت قراردادی برسیم كه سلاح هسته ای ایران غیرقابل قبول است، این است كه ایران را تبدیل به یك غارتگری در منطقه خواهد كرد كه با سهل انگاری وزن خود را به طرق مخربی بر خاورمیانه خواهد انداخت. خُب ، مثالی از یك دولت خاورمیانه ای كه به این شیوه رفتار می كند وجود دارد ولی آن ایران نیست. این دولت به كشورهای همسایه حمله می كند، با سنگدلی تخریب را به جمعیت های شهروندی تحمیل می كند و سرزمین ها را با نیروی نظامی تصرف و استعمار می كند. همچنین از گروه های تروریستی پوششی و عوامل خود استفاده می كند تا در دیگر كشورهای منطقه قتل و كشتار راه بیاندازد.
به عنوان نمونه كامل یك دولت رذل، این كشور علاوه بر تروریسم، محور اصلی سلاح های هسته ای است. این دولت، برعكس ایران، هرگز پیمان منع گسترش سلاح هـای هسته ای را امضاء نكرده است و هرگز نپذیرفته است بازرسان بین المللی از سایت هــــای هسته ای اش دیدن كند. حتی با این كه چند دهه است جنگ افزارهای هسته ای قابل ملاحظه ای دارد، برنامه سلاح های هسته ای اش را كاملاً خارج از دسترس هر گونه بازرسی بین المللی یا نظام كنترلی سلاح، نگه داشته است و حتی وجود برنامه هایش را به اطلاع نرسانده است. همچنین چنان مصمم است كه انحصار سلاح های هسته ای خود را در منطقه حفظ كند كه برای حمله به برنامه هسته ای هر كشوری كه حتی نخواهد سلاح هسته ای داشته باشد یا احتمالاً تصمیم به ساختن آن هم نگرفته است، از تروریسم استفاده می كند.
می توان بحث كرد كه این گونه رفتارها در حمایت از همان حكمت قراردادی ـ كه ایران هسته ای چه رفتاری خواهد داشت ـ انجام می شود. اما در واقع چنین نیست. رفتار این دولت مورد بحث به دلیل برتری نظامی قراردادی اش نسبت به همسایگانش امكان پذیر می شود نه به دلیل سلاح های هسته ای و همین طور به دلیل پوششی كه قدرت بزرگ محافظ و نوكرصفتش برایش فراهم می كند.
ایالات متحده باید تا آنجا كه امكان دارد از این پلیدی فاصله بگیرد، به اصول خود پایبند باشد و از رفتن به سوی فاجعه اجتناب كند. خوب شد كه وزیر امور خارجه، كلینتون، سریعاً این ترور اخیر را محكوم كرد، اما فاصله گرفتن مستلزم چیزی بیشتر است. آن موضوع « رژه » رافراموش كنید. اسرائیل با سیاست امریكا هماهنگ نمی شود زیرا آشكارا با ارزش های امریكا و منافع امریكا هماهنگ نیست. لازم است كه واشنگتن با صدای بلند و مكرراً اعلام كند كه آن نوع تروریسمی كه گزارش NBC توصیف می كند، در تقابل است با آن كه چگونه تفاوت ها با ایران باید آرام شود و این كه این تفاوت ها باید از طریق دیپلماسی به نتیجه برسند. سپس مذاكره كنیم همان طور كه واقعاً منظورمان است. دو دیپلمات بلند پایه بازنشسته، ویلیام لورز و توماس پیكرنیگ، به تازگی دستورالعمل های بسیار خوبی تهیه كرده اند كه چگونه این كار را انجام دهیم.
نشنال اینترست ـ پل پیلا
هر وقت رضا پهلوی ثروتهای مردم را پس داد، میتواند از دموکراسی حرف بزند
مرصاد به نقل از بولتن نيوز: اتحاد و وحدت بين ليبرالها و سلطنتطلبهاي خارجنشين اگر چه در ظاهر امري تعجبآور است اما جالب است كه تا به حال هميشه وجود داشته است.
به گزارش بولتن نیوز، بر خلاف همهي اظهار نظراتي كه طيف سكولار و ليبرال مبني بر پايبندي به اصول دموكراتيك و جامعه باز دارند، دفاع هميشگي آنان از خاندان ديكتاتور بزرگ ايران، پهلوي، باعث اعتراض حتي طرفداران اندك خودشان هم شده است.
بر اين اساس يكي از كاربران سايت ضد انقلاب «ايران گلوبال» در انتقاد از انتشار اخبار پسر ديكتاتور ايران، رضا پهلوي، نامهاي به اين سايت ارسال كرده است. در بخشهايي از اين نامه ميخوانيم:
آیا ایران گلوبال درجهت و همسوئی با سلطنت طلبان و طرفداران رضا پهلوی حرکت کرده و بگونه ای به سخنگوی شرمگین رضاپهلوی درحال تبدیل شدن است؟
شاید سئوال این چنینی در نظر اول افراطی و دور از واقعیت جلوه کند وخشم دوستان شعار همه باهم! و دموکراسی خواه! را برآورد ولی واقعیت این است که در هیچکدام از سایتهای مترقی جامعه فارس زبان ایرانی، مصاحبه، گفتگو و نوشته اي از رضا پهلوی، این تازه دموکرات و دموکراسی خواه!!! چاپ و تبلیغ نمی شود! علت چیست؟ آیا سازمان و گروه های مترقی ممالکی که شماها – آنجا - هستید در سایت ها و مدیایشان با فاشیستها و راستهای افراطی آزمایش شده مصاحبه می کنند؟ و یا آثار و گفته های آن را چاپ می کنند؟
هرگز یک روزنامه مترقی آلمانی و یا دانمارکی از نازی ها و فاشیستها و سخنگویانشان مصاحبه و گفتهای چاپ نمی کند! لابد خواهید فرمود دموکراسی و آزادی بیان!!!جل الخالق! از وارث دو حکومت فاشیستی و ضد مردمی که 57 سال مملکت را خوردند و چاپیدند و این نیمچه پهلوی، سخنی در مورد جنابات پدر و پدربزگش و ثروتهای بادآورده و نجومی سخنی نمی گوید!
هر زمان رضا پهلوی حاضر شود ثروت های چپاول شده مردم را پس دهد و به یک شهروند معمولی تبدیل شود می تواند از دموکراسی حرف بزند و الا حرفهای این از وارث دزدهای پهلوی – پدر و پسر- جز یاوه و احمق فریب نتیجه ای ندارد. و شما مسئولین سایت که یواش یواش درحال تبدیل شدن به دنبالچه اینها هستید اگر شهامت دارید مصاحبه ای در مورد ثروتهای دزدیده شده مردم، با ایشان ترتیب دهید!
دشمن به دلیل ترس از پیشرفت ایران دست به ترور میزند
مرصاد به نقل از هابیلیان به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، آیتالله قربانعلی دری نجفآبادی ظهر امروز در جمع دانشآموزان اراک اظهار داشت: امروز دشمنان به خوبی میدانند که ایران اسلامی قلههای پیشرفت و ترقی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و میرود که به یکی از مقتدرترین و پیشرفتهترین کشورهای منطقه تبدیل شود.
وی تصریح کرد: ایران اسلامی از جوانان غیور و دانشمندان بزرگی برخوردار است که هر نفس آنان بر قلب استکبار سنگینی میکند و به همین دلیل است که دشمنان ترور دانشمندان به ویژه دانشمندان هستهای را جزو برنامههای خود قرار دادهاند.
امام جمعه اراک با تاکید بر اینکه شهدای هستهای رمز سربلندی و اقتدار علمی ایران در جهان هستند، بیان کرد: مخالفان و دشمنان انقلاب اسلامی باید بدانند که ایران اسلامی مملو از دانشمندانی است که برای ایران اسلامی جان را در سبد اخلاص گذاشته و از خون هر دانشمندی که به وسیله دشمنان ترور شود، هزاران دانشمند دیگر تربیت میشود.
دری نجفآبادی خاطرنشان کرد: دانشآموزان و دانشجویان باید با اهداف و آرمانهای شهدا و به ویژه شهدای ترور آشنایی کامل کسب کنند و ادامهدهنده راه آنان شوند.
وی بر ضرورت ادامه راه شهیدان هستهای به ویژه شهید احمدیروشن تاکید کرد و گفت: ایران اسلامی در حال حاضر یک کشور بینظیر در پیمودن مسیر پیشرفت و ترقی است و میرود که قلههای علم و ترقی را یکی پس از دیگری طی کند.
نماینده ولی فقیه در استان مرکزی گفت: بانوان ایران اسلامی امروز در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی نقش بسزایی دارند و با توجه به شرایط حساس کشور باید بیش از گذشته نقشآفرینی کنند.
دری نجفآبادی اظهار کرد: دانشآموزان چه در دوران انقلاب و چه در دوران هشت سال دفاع مقدس در سربلندی کشور سهم بسزایی داشتند و امروز نیز باید در سنگر علم و دانش موجب سربلندی و افتخار ایران اسلامی شوند
نظرات شما عزیزان: